2- مقدمه
بافندگی
بافندگی یکی از قدیمی ترین صنایع دستی به شمار می رود امروزه شواهدی در دست است که نشان می دهد بشر نه از هزار سال پیش از پارچه استفاده می کرده قرن های متمادی صنعت بافندگی یکی از مهمترین صنعت های بشر به کار می رفت این صنعت نه تنها از نظر تولیدی – اقتصادی بلکه از نظر اجتماعی نیز اهمیت فراوانی داشت .
نخ های تولیدی در زمان های قدیم بسیار نایکنواخت وضخیم بود به همین دلیل پارچه های تولیدی کاملا ضخیم بودند وهمچنین استحکام وکیفیت کمی برخودار بودند .
اولین طریقه تولید پارچه توسط بشر عبارت بود از آویختن نخ های تار از یک سر چوب افقی و آویزان کردن وزنه های در انتهای نخ ها به منظور کشش و سپس نخ به صورت یک بسته از لابه لای نخ های تار عبور داده می شد تا بافت پارچه تشکیل شد طریقه ای که بعدها اختراع شد نخ های تار در داخل چارچوبی افقی به صورت کاملا کشیده قرار می گرفت ونخ های پود از لابه لای نخهای تار عبور داده می شد که به علت طول محدود چارچوب و نخ های تار پارچه بافته شده نیز دارای طول محدودی بود در قرون بعدی نخ های تار بر روی غلتک نخ تار پیچیده می شد و د ر داخل دستگاه بافندگی دستی قرار داده می شد ونخ های تار بعد از باز شدن به صورت افقی در می آید و در این حالت بافته می شد و سپس پارچه تولیدی بر روی غلتک پارچه پیچیده می شد.
اولین تحول در راه تکنیکی شدن دستگاه های بافندگی در سال 1733 میلادی توسط شخصی به نام جان کی ایجاد شد ولی با اختراع ماکو سبب سریعتر شدن بافندگی شد گرچه این اختراع دستگاههای بافندگی را به مقدار کمی افزایش داد ولی باعث گردید تا راه جدیدی برای اختراعات بعدی گشوده شود در سال 1785 میلادی ادمونت کاوت رایت موفق به اختراع یک دستگاه مکانیکی بافندگی شد.
در اوایل سال 1800 میلادی شار ل ماری ژاکارد موفق به اختراع دستگاه تشکیل دهنده گردید در ماشین های بافندگی عملیاتی مانند دفتین زدن و پود گذاری وتشکیل دهنده وغیر مکانیکی بود ولی تعویض ماسوره دستی بود ویا به محض پاره شدن نخ تارکارهای دستگاه باید دستگاه را متوقف می کرد که این مساله باعث پایین آوردن راندمان و همچنین پایین آمدن کیفیت پارچه می گردد این مساله سبب شد تا ماشین های بافندگی به مکانیزه هایی مجهز شوند که عملیات فوق را به صورت اتوماتیک انجام دهند.
در زمان تبدیل ماشینهای بافندگی اتوماتیک راههای دیگری نیز برای بالا بردن تولید ماشین بافندگی وارد بازار شد به طوری که مهمترین عامل محدود کننده سرعت ماشین بافندگی وجود ماسوره نخ بود و داخل جسم پود گذار (ماکو) و درنتیجه زیاد بودن جرم جسم پرتاب شونده بود به دلیل روشهای از اوایل قرن بیستم برای طریقه پود گذاری جدید پیشنهاد شد.
در سال 1866 باکسون وشرمن ایده ال را به ثبت رساندند که براساس آن یک گره موزی به د اخل دهنده می رفت و نخ پود از سمت دیگر به داخل دهنده می کشید.
در سال 1871 شخصی به نام ویلیام جی در امریکا سیستمی را به ثبت رساند که براساس آن دو گیره سوزنی عمل پودگذاری را انجام می داد یک سوزن پود را وارد دهنده می کرد وسوزن دیگر نخ پود را گرفته و از دهانه خارج می گردد.
در سال 1905 دانیل مونسون استون سیستمی را عرضه کرد که در آن عمل پود گذاری توسط ماکو انجام می گرفت که در دو سر آن گیره وجود داشت ومتناوب با نخ پود را از طرفین وارد دستگاه می کرد.
در سال 1911 کارل پاستور در آلمان امتیاز یک سیستم ماکو گیره ای به دست آورد .
در سال 1914 جی – سیبروکز اولین روش پایه گذاری به وسیله هوا به ثبت رسانید در سال 1922 برای اولین باتر کاروانتین و یوهان کابر در آلمان موفق شدند که ایده یک روش جدید بافندگی به وسیله ساختن یک ماشین گیره ای جامع عمل بپوشانند .
در سال 1924 مهندسی به نام رودلف روسمن شروع به طرح یک روش پود گذاری کرد که ماشین بافندگی سولرز امروزی نتیجه کار آن است .
در سال 1939 ریموند واسدر فرانسه موفق به نسبت یک روش پودگذاری بر روی ماشینهای بافندگی شد.
در سال 1949 اولین ماشین بافندگی با جت آب توسط ولادمیر اسواتی در چک اسواکی ساخته شد.
در سال 1955 ایده دیگری در زمینه ساخت ماشین بافدگی در یک زمان بتواند چندین پود را در چندین دهنده به طور همزمان قرار بدهد ارائه گردید که براساس آن تعدادی ماشین بافندگی ساخته شد وبالاخره اینکه جدیدترین ایده ای که براساس تشکیل دهنه موجی ارائه شد از رودلف روسمن این است که درماشنیهای جدید توربو تی – و – آر – کار خانه رقی به کار رفته است . اما نکته قابل توجه در تمام این ماشین ها این است که تمام آنها از قدیمی ترین دستگاه یعنی کی چوب افقی تا دستگاه های پیشرفته باید 5 عمل اصلی صورت گیرند که عبارتند از : 1- باز شدن نخ تار ، 2- تشکیل دهنه ، 3- قرار دادن نخ پود در داخل دهنه ، 4- دفتین زدن ، 5- پیچیدن پارچه های تولیدی است .
به طور کلی امروزه عامل محدود کننده سرعت ماشینهای بافندگی چگونگی پود گذاری است وتمام تلاش دانشمندان ومهندسین اختراع روشی است که بتواند سرعت پود گذاری را افزایش داد بنابراین امروزه ماشین های بافندگی را می توان براساس روش پود گذاری تقسیم بندی کرد:
1-ماشین های بافندگی با سیستم پود گذاری معمولی که خود به دو دسته ماشینهای بافندگی معمول و اتوماتیک تقسیم می شوند .
2- ماشین های بافندگی با سیستم پودگذاری غیر معمولی :
این ماشینها خود به چند دسته تقسیم می شوند :
1- ماشینهای بافنندگی که در آنها عمل پود گذاری توسط یک جسم پرتاب شونده انجام می شود.
2- ماشینهای بافندگی که در آنها عمل پود گذاری به طور مثبت انجام می گیرد .
3- ماشین های بافندگی بدون ماکو دارای مزایای زیر هستند .
کم شدن جرم جسم پرتاب شونده به علت کوچک بودن آن که همچنین سبب کم شدن ارتفاع دهنه شده که این عمل باعث زیاد شدن سرعت عمل دستگاه می شود.
2- انرژ ی موردنیاز جهت به حرکت در آوردن ماشین بافندگی با توجه به توان پودگذاری مساوی کمتر می شود.
3- اصطکاک اجزا ء ماشین مثل مضراب ماکو وماسوره وجود ندارد دیگر نیازی به ماسوره پیچی وماسوره تمیز کنی نیست ماشین های بافندگی بدون ماکو که پودگذاری در آنها به وسیله دو گیره انجام می شود رد این روش دو گیره برای پود گذاری همزمان عمل می کنند درهر سمت ماشین یک میله گیره با یک تسمه گیره وجود دارد که طول هر یک کمی بزرگتر از نصف شانه بافندگی ماشین است یکی از گیره آورنده ودیگری گیره برنده است وهر دو همزمان به داخل دهنه وارد می شوند و در وسط دهنه به یکدیگر می رسند در این نوع ماشینها انتقال نخ پود به دخل دهنه به دو روش انجام می شود یک دوواس وروش کاربر دیموند دوواس طی یک کار تحقیقاتی 9 ساله اختراع شد و در سال 1993 حدود بیست ماشین به عرض شانه نود سانتیمتر شروع به کار کرد.
روش پود گذاری در این ماشین ها به این طریق است که :
1-گیره آورنده در وسط بویین قرار دارد وابتدای نخ پود را می گیرد و وارد دهنه می شود.
2- همزمان با آن گیره برنده نیز وارد دهنه می شود.
3- هر دو گیره به وسط دهنه رسیده و ابتدای نخ پود توسط گیرنده برنده گرفته می شود.
4- هر دو گیره به سمت خارج از پارچه حرکت می کند هر دو گیره از دهنه خارج شده و دفتین به لب پارچه کوبیده می شود از خصوصیات این روش این است چون سرعت باز شدن نخ کمتر از روش کار بر است می توان برای بافندگی از نخ های فیلامنت و ابریشم طبیعی استفاده کرد وهمچنین مکانیزم مراقبت نخ پود در خارج دهنه است به همین دلیل بهتر است در دسترس قرار گیرد.
3- چله پیچی
منظور از عمل پیچی عبارت است از پیچیدن تعداد معینی از نخ تار با طول مشخص به صورت موازی روی نورد چله یا نورد بافندگی در عمل چله پیچی نخ از روی بویین های حاصل از قسمت بویین پیچی یا بویین های ماشین اپن – اند باز شده است و پس از عبو ر از قسمت های کشش دهنده وسایل کنترل کننده ، شانه وغیره بر روی نورد مخصوص چله پیچی که استوانه ای است پیچیده می شود که تعداد و تراکم نخ های تار روی چله و همچنین عرض چله به پارچه ای که باید بافته شود بستگی دارد نورد چله دارای دو لبه نگهدارنده یا فلنج می باشد که از ریزش نخ های تار در دو سر نورد جلوگیری می کند با توجه به نوع نخ تار ورنگ بندی آنها از دو نوع چله پیچی استفاده می شود.
چله پیچی مستقیم DIRECT WARPING
چله پیچی بخشی SECTION WARPING
و ماشینهای چله پیچی از سه قسمت اصلی تشکیل شده است:
الف – قفسه بویین ها
ب- وسایل کنترل کننده
ج- قسمت پیچنده چله
الف – قفسه بویین ها
درکارخانه مهر باف از قفسه های چرخ دار در چله بخشی و مستقیم استفاده می شود در این نوع قفسه ها بسته ها نخ روی قابی که قابل حرکت است قرار می گیرد و سپس بین پایه های راهنمای نخ وقسمت کشش دهنده قرار گرفته سرنخ ها از شانه جلو ماشین رد شده و به دور نورد چله پیچیده می شود در هنگام کار این بوبین ها یک سری بوبین دیگر برای سری بعد چله پیچی روی گاری های مخصوص ذخیره آماده می گردند که به مجرد تمام شدن بویین ها در حال گاریهای بویین خالی از دستگاه بیرون آورده گاری های پرجایگزین می شود رد این سیستم جهت تعویض بویین و نخ های کشی ماشین چله پیچی زمان نسبتاً زیادی متوقف می ماند و لیکن فضای کمتری را اشغال می گردد.
در این نوع قفسه ها نخ های کشی از خارج می باشند که مزایای این نوع نخ کشی در دسترس بودن بویین ها برای کارگر وتوقف کمتر ماشین می باشد.
ب- وسایل کنترل کننده در ماشین چله پیچی
1-کنترل کشش نخ های تار :
در فرایند پیچی باید کشش تمام سرنخ های تار با هم برابر شاند تا کشش نخ ها در چله تقریبا یکسان شود. مقدار کشش اعمال شده به نخ تار زیاد نمی باشد و در حدی است که نخ ها کاملا کشیده باقی بمانند و رد اثر شل شدن داخل هم نرود و ایجاد پا ملخی ننماید چون کشش هر سرنخ تار باید کنترل شود در نتیجه برای هر سر نخ یک وسیله کشش دهنده لازم است که معمولا روی قفسه قرار داده می شود تا بلا فاصله پس از آن که نخ از بوبین باز شد از قفسه خارج شود و تحت کنترل کشش قرار بگیرد با توجه به تعداد زیاد کشش دهنده ها و مقدار کم کشش اعمال شده معمولا از وسایل کشش دهنده اضافی دیسکی استفاده می شود که در آنها برای اعمال کشش دهنده معمولا از وسایل کشش دهنده اضافی دیسکی استفاده می شود که در آنها برای اعمال کشش وزنه به کار رفته است.
2- راهنمای نخ :
نخ تار پس از باز شدن ابتدا از داخل راهنمای نخ تا عبور کرده وارد قسمت کشش دهنده و سایر قسمت می شود راهنمای نخ تار باید در حد امکان نزدیک بوبین باشد تا بتواند بالن بالون حاصل از باز شدن نخ را کنترل نماید به نحوی که کشش زیادی در نخ نشود .زیرا کشش اولیه نخ باید نسبتا کم باشد تا پس ازعبور از وسیله کشش دهنده اضافی به مقدار لازم برسد فاصله بین بوبین ها در قفسه باید به گونه ای باشد که نخ بتواند به راحتی باز شود و بالون حاصل از باز شدن بوبین های مجاور با هم تداخل نکند اهمیت کنترل بالون در آن است که طی خالی شدن تدریجی به بسته کشش از شدن نخ از روی بوبین تغییرات زیاد داشته باشد زیرا ایجاد اشکال می نماید به خصوص در چله کشی بخشی باعث می شود که کشش نخ های بخش آجر با بخش اول تفاوت زیادی داشته باشد.
3-کنترل نخ پارگی تار
ماشین چله کشی باید مجهز به سیستم توقف ماشین به هنگام نخ پارگی باشد تا چله دارای سرنخ های پاره نباشد نورد ماشین چله پیچی بخشی دارای قطر و وزن زیادی است ، چله فلنج دار در چله کسی مستقیم نیز دارای سرعت نسبتا زیاد و در نتیجه اینرسی زیاد می شود که متوقف کردن آن احتیاج به زمان قابل ملاحظه ای بنابراین بخش حس کننده تا نخ پارگی معمولا در انتهای قفسه قرار می گیرد تا به محض پاره شدن نخ فرمان توقف به چله داده می شود و قبل از آنکه نخ به قسمت پیچنده برسد زمان کافی برای متوقف شدن در اختیار چله قرار می دهد زیرا اگر نخ پاره به چله برسد برگردان کردن چله مشکل است . چون نخ های پیچیده شده باز می شوند و شل شده ودرهم می رود حس کننده های نخ پارگی به صورت گروه درانتهای قفسه قرار گرفته اند وفرمان الکتریکی صادر می کنند که عکس العمل آن سریع است .ماشین نیز معمولا به ترمز نگهدارنده قوی مجهز است که به محض فرمان حس کننده نخ پارگی به صورت گروه در انتهای قفسه قرار گرفته اند وفرمان الکتریکی صادر می کنند که عکس العمل آن سریع است ماشین نیز معمولا به ترمز نگهدارنده قوی مجهز است که به محض فرمان حس کننده نخ پارگی به سرعت چله را متوقف می کند.
در ماشین چله پیچی بین قفسه و قسمت پیچنده فاصله در حدود چند متر وجود دارد تا اگر نخ پاره شد در این فاصله پیدا شده و گره زده شود.
کنترل نخ پارگی به یکی از سه روش زیر است :
فتوالکتریک
الکترومکانیک
خازنی
شانه تنظیم عرض
شانه ای که در ماشین چله پیچی مستقیم بکار برده می شد عبارت است از تعداد سوزنی که به طور منظم وخطی در یک پایه قرار گرفته اند سوزن ها از جنس فولاد سخت هستند که آب کاری شده اند پایه شانه از جنس آلومینیومی ساخته شده است این شانه روی پایه محرکی قرار گرفته تا بتواند نخها را در عرض چله به طور یکنواخت پخش نماید.
شانه تنظیم عرض دارای سه نوع حرکت می باشد:
1-حرکت جانبی جهت روی هم قرار نگرفتن نخ و پر شدن تمام عرض چله صورت می گیرد.
2-حرکت بالا و پایین برای جلوگیری از سایش شانه
3-حرکت به دور محور خود برای کنترل عرض چله کشی صورت می گیرد .
ب- شانه چپ راست :
این شانه در ماشین چله کشی بخشی از کار برده می شود این شانه دارای دندانه هایی است که نخ های تار از بین آنها عبور می کنند در حالی که دندانه های شانه از بالا و پایین مسدود است و وسط دندانه ها نیز یک در میان بسته است و در نتیجه با چرخاندن شانه به بالا و پایین نخ ها یک در میان از هم جدا شده اند عبور داده می شود این کار در ابتدای هربخش انجام می شود و در زمان برگردان کردن نخ چپ راست در انتهای بخش برگردان شده قرار می گیرد در نتیجه در ابتدای چله بافندگی واقع می شود هنگام نخ کشی نخ های چله از وردهای ماشین بافندگی نخ چپ راست به کارگران طراحی پارچه کمک می کند تا بدون اشتباه جابجایی نخ های تار از هم جدا کرده نخ کشی کنند همچنین از جابه جا شدن نخ ها پارچه که در اثر خستگی یا اشتباه کارگر به وجود می آید جلوگیری شود.