فصل اول :
آشنایی با مکان کارآموزی
مقدمه :
شرکت ساحل سرمای بندر در سال 1353 با هدف تولید و عرضه محصولات مورد مصرف در طرحهای عمرانی تاسیس شده و با زحمات شبانهروزی مهندسان، متخصصان و کارگران زحمتکش، اولین واحد تولیدی شرکت با ظرفیت 22500تن لوله سیمان – آزبست از قطر 100 الی 300میلیمتر در سال 1355 آغاز به کار کرد و با تهیه ماشینآلات جدید و با برخورداری از تجربه طولانی مهندسان و کادر فنی – تولیدی کارآزموده و مجرب، اقدام به توسعه و تکمیل واحدهای تولید خود کرد. به طوری که هماکنون این شرکت علاوهبر تولید لوله و ورق آزبست سیمانی در زمینه تولید لولههای بتنی مسلح و غیرمسلح، قطعات بتنی و لولههای پلیاتیلن نیز میتواند نیازهای متفاوت مشتریان را تامین کند.
شرکت ساحل سرمای بندر با هدف تامین رضایت مشتریان و بالا بردن توان رقابتی خود در بازار، موفق شد علاوهبر اخذ مهر استاندارد ملی برای محصولات تولیدی خود، گواهینامه بینالمللی ISO9000 را جهت کلیه محصولات تولیدی خود دریافت نماید.
معرفی محصولات تولیدی
الف) لولههای آزبست سیمان تحت فشار
از قطر 100 الی 400میلیمتر و در کلاس C تا D به طول 5متر
ب) لولههای آزبست – سیمان فاضلابی
از قطر 150 الی 400میلیمتر و در کلاس RHP به طول 5متر
ج) ورقهای آزبست – سیمان موجدار
عرض 110سانتیمتر و از طول 125 تا 300سانتیمتر و 5/6موج با ضخامتهای استاندارد (به سفارش مشتری تا طول 300سانتیمتر)
د) ورقهای آزبست – سیمان صاف
عرض 130سانتیمتر و در طولهای مختلف تا 300سانتیمتر در ضخامتهای 4 تا 8میلیمتر
ر) لولههای بتنی فاضلابی
از قطر 300میلیمتر تا 1200میلیمتر مسلح مطابق ASTMC-76
از قطر 300میلیمتر تا 600میلیمتر غیرمسلح مطابق ASTMC-14
ز) لولههای بتنی مسلح تحتفشار کم
از قطر 300 تا 1200میلیمتر تا فشار کار 5/1اتمسفر مطابق ASTMC-361
س) قطعات بتنی
انواع جدول، کفپوش، بلوک و سایر قطعات بتنی (به سفارش مشتری)
ش) لولههای پلیاتیلن تکجداره
از قطر 16 تا 400میلیمتر
مشخصات فنی لولههای آزبست – سیمان
1 - لولههای فاضلابی
این لولهها طبق استاندارد ASTM-C428 و در کلاس R.H.P-2400 تولید میشوند. این لولهها جهت جمعآوری و انتقال آبهای سطحی و در شبکههای فاضلاب صنعتی، مسکونی و همچنین آبیاری مزارع و باغات، زهکشی و آبروها مورد استفاده قرار میگیرند. نصب و به کارگیری این نوع لولهها بسیار ساده و آببندی آنها کامل میباشد.
2 - لولههای تحت فشار:
این لولهها در کلاسهای C و D و در اقطار مختلف جهت مصارف شبکههای تحت فشار تولید میشوند. جدول روبهرو بیانگر مشخصات کلی این محصولات است.
کلیه لولههای تحت فشار بر اساس استاندارد بینالمللی ISO-R-160 و استاندارد ملی ایران به شماره 405 تولید و عرضه میشود.
قطر اسمی لوله = ND ضخامت لوله = T1 قطر قسمت تراش خورده لوله = De
لوله تراش = Le قطر داخلی = ID قطر خارجی = OD ضخامت مانشون = T2
جدول فشارهای مجاز
2 - انبارش و تخلیه صحیح لولههای آزبست:
بارگیری و تخلیه لولهها به وسیله جرثقیل یا لیفتراک و با قلابهای مخصوص دارای روکش لاستیکی صورت میگیرد.
- محل انبارش لولهها باید کاملا مسطح و نرم باشد و برای مهار لولهها میبایست از گوههای چوبی (مثلثی شکل) استفاده شود.
- حداکثر ارتفاع چیدمان لولههای آزبستی برای کوچکترین سایز (قطر 100میلیمتر) ده ردیفه و برای بزرگترین سایز (قطر 400 میلیمتر) چهار ردیفه است.
- در هنگام تخلیه و انبارش مانشونها و با توجه به طول کوتاه آنها باید نهایت دقت در پیاده سازی و نگهداری آنها را انجام داد تا از هر گونه صدمه یا ضربه درامان باشد
فصل دوم :
بخشهای مربوط با رشته علمی کارآموز
ارتقای اثر بخشی مطالعات مهندسی ارزش با استفاده از مدیریت ریسک
مهندسی ارزش به تعبیری همان محاسبه ارزش است و روشی سیستماتیک با تکنیک های مشخص است که کارکرد محصول یا خدمات را شناسایی می کند.
هدف مهندسی ارزش ایجاد کنترل برای مجموع هزینه ها در زمینه محصول و خدمات در طول عمر محصول است بدون آنکه کیفیت فدا شود.
محدوده کار مهندسی ارزش به اندازه و پیچیدگی پروژه بستگی دارد.
ایران به دلیل فقدان نظام ارزیابی و بهره برداری مناسب سالانه متحمل زیانی معادل 1650 میلیارد ریال می شود.
مهندسی ارزش یک روش بسیار مهم برای مصرف بهینه بودجه تخصیص داده شده به پروژه است.
باتوجه به اشکالات طراحی که در طرحهای عمرانی کشور وجود دارد، لزوم اعمال مهندسی ارزش در پروژه های عمرانی و سرمایه بر احساس می شود.
مقدمه
آمار نشان می دهد کشور ما به دلیل فقدان نظام ارزیابی و بهره برداری مناسب و کارا، سالانه متحمل زیانی معادل 1650 میلیارد ریال می شود. میزان زیان سال 1379 ناشی از تاخیر در راه اندازی طرحهای ملی براساس مدل تعریف شده سازمان مدیریت و برنامه ریزی معادل 4600 میلیارد ریال است. (مهندسی ارزش، 1380)
چرا مهندسی؟ چرا ارزش؟ و چرا مهندسی ارزش؟ چه قرابتی بین مهندسی و ارزش وجود دارد و چه ارتباطی بین مهندسی ارزش و صنعت دیده می شود؟ واژه های مهندسی، ارزش و صنعت روزانه و بارها بر زبان ما جاری می شود. امروزه ترکیبات مختلفی از واژه های مهندسی مانند مهندسی مجدد، مهندسی بازار و غیره نیز کاملاً رایج و معمول است و در محاوره و متون علمی بسیار یافت می شود. شاید مهندسی به تنهایی یادآور ماشین آلات، کارخانجات و به طور کلی صنعت باشد، اما آیا هیچ گاه اندیشیده ایم که مهندسی مثلاً چه قرابتی با بازار دارد؟ به راستی مهندسی به چه معناست؟ واژه نامه ها، مهندسی را به طور کلی با معنای محاسبه تعیین می کنند و مهندس یعنی محاسب. پس مهندسی ارزش را می توان به تعبیری محاسبه ارزش دانست، اما ارزش در صنعت، در سازمان و در پروژه به چه معناست؟ آیا هدف هر تولیدی اعم از کالا یا خدمات، افزودن ارزش و یا به تعبیری ایجاد ارزش افزوده است؟ اگر در پاسخ مثبت این سوال اتفاق نظر داشته باشیم، آنگاه مهندسی ارزش و مفهوم آن رفته رفته پررنگ تر می شود.
از دیدگاه انجمن مهندسی ارزش آمریکا (SOCIETY OF AMERICAN VALUE ENGINEERING: SAVE) ؛ مهندسی ارزش روشی سیستماتیک با تکنیک های مشخص است که کارکرد محصول یا خدمات را شناسایی و برای آن کارکرد، ارزش مالی ایجاد می کند به نحوی که آن کارکرد در کمترین هزینه با حفظ قابلیت اطمینان و کیفیت مورد نظر انجام گیرد؛
به بیان دیگر می توان گفت: مهندسی ارزش یک کوشش سازمان یافته برای تحلیل عملکرد سیستم ها، تجهیزات، خدمات و موسسات به منظور نیل به عملکرد واقعی با کمترین هزینه در طول عمر پروژه است که سازگار با کیفیت و ایمنی مورد نظر باشد. مهندسی ارزش یک روش بسیار مهم برای مصرف بهینه بودجه تخصیص داده شده است.
ارزش بسیار ساده و در عین حال بسیار پیچیده است. زیرا چیزی است که مشتری طلب می کند. میلر و هایمان یک پند کلیدی ارائه کردند: هیچ کس یک محصول را خریداری نمی کند. مشتریان همیشه کاری را می خرند که فکر می کنند کالا برای آنها انجام خواهد داد. به عبارت دیگر مردم به صدای با کیفیت اهمیت می دهند.
تاریخچه مهندسی ارزش
مهندسی ارزش در زمان جنگ جهانی دوم هنگامی که دست یابی به مواد حیاتی دچار مشکل شده بود در صنایع مطرح گردید. این مسئله ارائه راهکارهای جایگزین برای مواد و طرحهای موجود را موجب شد. در سال 1947 لاورنس دی میلز یکی از مهندسان شرکت جنرال الکتریک آمریکا،(GE) موارد ممکن را مورد ارزیابی قرار داد. او طرحها و روشهای متعددی برای مقابله با تغییرات آتی بیان کرد و روشی مناسب برای تعیین ارزش یک طرح ارائه داد. به کارگیری این نظریه در صنایع، به سرعت در آمریکا فراگیر شد و برگشت عظیم سرمایه را به همراه داشت. او این حرکت را آنالیز ارزش نام نهاد. پس از آن در اواخر دهه 60 انجمن مهندسی ارزش آمریکا، بنیان گذارده شد و سپس صنایع دفاع، شرکتهای ساختمانی و مراکز صنعتی به تدریج مقرراتی را در رابطه با الزام در اجرای مهندسی ارزش تصویب و به اجرا گذاردند. تا جایی که در اوائل دهه 80 میلادی پیشنهاد اجرای مهندسی ارزش در صنایع دفاعی، مدیریت خدمات عمومی، خدمات پستی و غیره مطرح و موجب موفقیتهای چشمگیر در کاهش هزینه ها در مرحله اجرا گردید. در حال حاضر، براساس قوانین مصوب در ایالات متحده کلیه سازمانهای اجرایی وابسته به دولت ملزم به ایجاد و به کارگیری وشهای موثر مهندسی ارزش در پروژه هایی هستند که با سرمایه ای بیش از یک میلیون دلار انجام می گیرد.
حال به آماری از سازمان مدیریت و برنامه ریزی ایران توجه کنیم: متوسط زمان راه اندازی طرحهای ملی و سرمایه بر در حال حاضر 8 سال است. 54 درصد از طرحهای عمرانی کشور دارای اشکالات طراحی است. 27 درصد از طرحهای عمرانی ناقص اجرا می شود و 28 درصد از طرحهای عمرانی در مرحله بهره برداری دارای اشکال هستند.
باتوجه به مطالب فوق لزوم اعمال مهندسی ارزش در پروژه های عمرانی و سرمایه بر احساس می شود و بر این مبنا در سال 1379 دستورالعمل ارجاع کار و انعقاد قرارداد با واحدهای خدمات مهندسی ارزش از طرف سازمان مدیریت و برنامه ریزی ابلاغ شد.
در آغاز، این تکنیک به نام آنالیز ارزش نامیده شد و بعدها به نامهای دیگر مانند مدیریت ارزش، بهبود ارزش، کنترل ارزش و خرید ارزش به کار رفته است. نیروی دریائی ایالات متحده امریکا این نام را به مهندسی ارزش تغییر داد تا روی قسمت مهندسی این متدولوژی نیز تاکید شود. باوجود تغییر نام، هدف مهندسی ارزش همانند قبل باقی مانده که به مفهوم ایجاد کنترل برای مجموع هزینه ها در زمینه محصول / خدمات در طول عمر محصول است، بدون اینکه کیفیت فدا شود و یا قابلیت اطمینان خدمات / محصول کاهش یابد.
این واقعیت که هزینه های غیرضروری معمولاً در محصول و فرآیند وجود دارد، قابل تامل است. میلز نتیجه می گیرد هزینه های غیرضروری معمولاً ممکن است به علل مختلف از جمله موارد زیر باشد:! کمبود زمان کافی برای طراحی؛ ! کمبود اطلاعات؛ ! کمبود ایده؛ ! پیش داوریهای منفی؛ ! کمبود تجربه؛ ! ضعف در روابط انسانی؛ ! چندمفهومی بودن؛ ! طراحی و تخمین بالاتر از حد نیاز.
متدولوژی ارزش، سازمان را قادر به رقابت موثر و کارا در بازار خواهد کرد. زیرا با به کارگیری مهندسی ارزش سازمان می تواند به اهداف زیر دست یابد:
- کاهش هزینه؛ - افزایش سود؛ - بهبود کیفیت؛ - افزایش سهم بازار؛ - انجام کار در زمان کوتاهتر؛ - استفاده کاراتر از منابع.
ملاحظه می شود که برای به ثمر رسیدن اهداف فوق فرآیندی باید طی شود و امکان نیل به اهداف با نگرش مقطعی تقریباً غیرممکن به نظر می رسد، از موارد فوق لزوم نگرش سیستمی احساس می شود. یک سازمان بایستی در کنار کاهش هزینه بهبود کیفیت، افزایش سود، زمان کمتر، تخصیص بهینه منابع و غیره را مدنظر داشته باشد، لذا با سیستمی مواجه می شود که ارتباط سیال بین عوامل برقرار می کند و فرآیند ارتباطات را در نظر می گیرد. در مورد این فرآیند که چرخه ای یکطرفه نیست، می توان گفت، بهترین مدل نمایش یک سیستم مهندسی یا مدیریت ارزش، دیاگرام جریان داده ها (DATA FLOW DIAGRAM - DFD) است که خواستگاه آن فناوری اطلاعات (IT) است. اگر بتوان مهندسی ارزش را به کمک DFD نمایش داد آنگاه چگونگی ارتباطات اجزای اصلی و فرعی سیستم و آنچه بین اجزا جاری می شود به سهولت قابل پیگیری خواهد بود.
دیاگرام شکل 2 آنچه که بایستی توسط مهندسی ارزش انجام گیرد را با کمک روش تحلیل عملکرد سیستم (FUNCTION ANALYSIS SYSTEM TECHNIQUE = FAST) ارائه می دهد روش تحلیل عملکرد سیستم یک روش نموداری است که روابط تمامی عملکردهای تعیین شده را مشخص می سازد این روش به صورت متوالی و منطقی تمامی عملکردها را مشخص و ارتباط، وابستگی و اولویتهای مربوط را نشان می دهد. نحوه کار این روش به طور خلاصه در شکل 1 ارائه شده است. (این دیاگرام برای آنالیز کارکرد یک سیستم در مهندسی ارزش در فاز آنالیز کارکرد کاربرد بسیار دارد).
لازم به ذکر است عملکردهایی که در سمت چپ این نمودار نوشته می شوند عملکرد اصلی و عملکردهایی که در مسیر سوالات چگونه؟ و چرا؟ قرار می گیرند عملکردهای بحرانی را تشکیل می دهند.
شکل 1 نحوه ارتباط عملکردها در نمودار FAST
شکل 2 نمودار FAST برای مهندسی ارزش
حال به تعریف چند واژه کلیدی در موضوع مهندسی ارزش می پردازیم و مروری اجمالی به مراحل اجرای مهندسی ارزش ارائه می گردد:
ارزش (VALUE) : اصطلاح ارزش برای مفاهیم مختلف کاربرد دارد و ممکن است با قیمت پولی و یا هزینه مورد سوء تعبیر قرار گیرد. اگر یک محصول نیازهای کامل یک خریدار را در ارتباط با آن محصول برآورده نکند ارزش آن محصول متناسب با قیمت آن نیست. ارزش یک محصول از دیدگاه فروشنده و خریدار متفاوت است و حتی ممکن است استفاده کننده های مختلف بین مفهوم آن اختلاف نظر داشته باشند. به عنوان مثال، ارزش یک پیچ گوشتی از دید یک مکانیک با خانم خانه دار متفاوت است.
به طور معمول هنگام بحث از ارزش هفت سطح متفاوت از ارزش وجود دارند:
1 - اقتصادی، 2 - اخلاقی ، 3 - اجتماعی ، 4 - مذهبی ، 5 - قضائی ، 6 - زیبایی شناختی.
مهندسی ارزش معمولاً مرتبط با ارزش اقتصادی است که این چنین تعریف می شود:
کمترین هزینه برای فراهم کردن وظیفه / سرویس مورد نیاز در زمان و مکان مطلوب و با کیفیت مورد نظر؛ در ساده ترین شکل ارزش برابر است با بها تقسیم بر هزینه.
بها (WORTH) : در فرهنگ لغت، بها این چنین تعریف می شود: ارزش چیزی است که با کیفیت و یا اعتباری که همراه خود دارد اندازه گیری می شود. به بیان دیگر، »کمترین هزینه ای که به وسیله آن عملکرد اساسی یک جزء کاری قابل دسترسی است«. بها متفاوت با هزینه (به عنوان کمیتی در واحد زمان) است. آنالیز ارزش با شناسایی کارکرد محصول / سرویس و اندازه گیری قابل قبول بودن کارکرد آن برای استفاده کننده ادامه می یابد. این عمل می تواند با جمع آوری داده های آماری و اعتبارسنجی آن با پاسخگویی به سوالهای زیر از دید مصرف کننده حاصل می شود:
هزینه دستیابی به این کارکرد با طراحی فعلی چه میزان است؟
به نظر شما باتوجه به عملکرد این کارکرد؟ هزینه آن باید به چه میزان باشد؟
هزینه دستیابی به این کارکرد، اگر مورد جایگزین وجود داشته باشد چه مقدار است؟
هزینه (COST) : هزینه نیازمند تعیین دقیق است و عبارت است از مجموع نیروی انسانی، مواد، نگهداری و هزینه های غیر مستقیم مورد نیاز برای تولید یک محصول و نگهداری آن در طول عمر محصول است. به عبارت دیگر، هزینه برای طول عمر یک محصول یا خدمات مدنظر است.
زمان به کارگیری مهندسی ارزش
محدوده کار مهندسی ارزش بستگی به اندازه و پیچیدگی پروژه دارد. بالاترین میزان برگشت می تواند زمانی انجام گیرد که در اولین مرحله از عمر پروژه قرار داریم. می توان گفت، در فاز اولیه طراحی، اجرای مهندسی ارزش بسیار موثر است، چرا که نظریه ها هنوز به صورت مفاهیم وجود دارند. کارفرما و طراح در این مرحله در تصمیمات خود انعطاف پذیری بیشتری دارند و تغییرات آثار کمتری بر برنامه زمانبندی پروژه دارد. در این مرحله کارفرما و مشاور، در حال بررسی بودجه پروژه هستند، انجام مطالعه مهندسی ارزش می تواند برای شناسایی عناصر هزینه بر قبل از تصویب بودجه نهایی موثر باشد. مطالعات مهندسی ارزش برای پروژه های ساخت، زمانی انجام می گیرد که حدود 30 درصد از طراحی پیش رفته باشد. به عبارت دیگر، طراحی نیمه تمام را باید مهندسی ارزش کرد. به طور کلی می توان گفت، قبل از اینکه تصمیمات مهم در طراحی اتخاذ شود مهندسی ارزش توصیه می شود و در آن زمان بیشترین اثر را روی هزینه ها دارد.
هر پروژه به طور معمول 5 مرحله توسعه دارد:
! فرموله کردن مفاهیم (مشخص کردن عملکرد):
! مرحله طراحی اولیه؛
! مرحله طراحی نهائی؛
! مرحله ساخت؛
! مرحله عملیات.
مرحله فرموله کردن مفاهیم: هدف از فاز فرموله کردن مفهومی، تبدیل (ترجمه) نیازمندیهای کلی (عمومی) به مشخصات عملکردی است. در بیشتر موارد هنوز تصویر کاملی از پروژه نهایی شناخته نشده است، بدین مفهوم که تصمیمات هنوز در شرایط نامشخص هستند. تلاش مهندسی ارزش در این فاز در جهت تهیه ورودی برای نیل به کارکردها به نحوی است که در کمترین هزینه انجام یابد.
فاز طراحی اولیه: در خلال این فاز، مفاهیم تعریف و مشخصات طراحی شروع شده اند. اطلاعات جزئی و کافی برای بیان همه چیزهای کمی و هزینه ها د رجهت برنامه ها ارائه شده است. حال زمان مناسبی برای پرسش از خصوصیات عملکرد و اصلاح آنها در صورت لزوم است. یک مطالعه مهندسی ارزش که نیازمند آنالیز، خصوصیات فنی و طراحی وظایف است، می تواند برای گزینه های جایگزین مشخص و پیشنهاد برای بهبود ارزش باشد.